ريحانهريحانه، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

مادری می کنم...

مادر شدن چه مشکل!

1392/10/8 10:02
نویسنده : مامان
127 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم سلام

از دیروز اینقدر حالم بده که هیچی نمی تونم بخورم. دیروز تو شرکت هم بالا آوردم فقط شانس آوردم که برای نماز رفته بودم طبقه پایین وگرنه آبروم به واسطه سر و صدای تولیدی رفته بود!سبز

نفسم یه کوچولو همکاری کن تا بتونم به کارم ادامه بدم. دیشب یه کم نون و پنیر خوردم و بعدش 3 عدد لیمو ترش بزرگ تا بتونم غذا رو نگه دارم. امروز صبح هم از وقتی اومدم شرکت فقط و فقط لیمو ترش می خورم. نگرانم تا تو دنیا بیای معده ای برام نمونه!استرس

بابایی مهربون شما برات گلدونای قشنگ و یه آکواریوم کوچیک خریدند و خیلی با حوصله دارن راه می اندازنش تا مامان با دیدنش حس خوبی پیدا کنه و تو آرام باشی. فکر کنم مهربون ترین بابای دنیا رو داری. کلی عکس باید برات بذارم. دعا کن حالم بهتر بشه تا بتونم مثل قبل فعالیت داشته باشم.

پ ن: راستی یه دفتر خریدم به اسم گاه نگار بارداری من که اونم برات کامل می کنم تا وقتی بزرگ شدی از حال و هوای من باخبر باشی.قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان نگار
9 دی 92 8:14
دوست عزیز صبح که از خواب بیدار می شی بدون اینکه از رختخواب بیایی بیرون یه دونه بیسکویت زنجبیلی یه یه دونه ترد بذار دهنت و با آرامش بجو بعد به آرومی از جات بلند شو .مطمئن باش حالت رو بهتر می کنه .کلا زنجبیل برای این تهوع خیلی خوبه .خیلی از دکترها هم یه قرص که اونم زنجبیلیه به خانمهای باردار میدن . ممنون از راهنمایی خوبت