ريحانهريحانه، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

مادری می کنم...

پس از بازگشت...!

1392/3/18 8:59
نویسنده : مامان
104 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزيزم

من و بابايی خدا رو شکر به سفر مشهد رفتيم و ديروز برگشتيم. بابايی خيلی خسته شدن چون تمام راه رو رانندگی کردن. ايشالا خدا تنشون رو سالم نگه داره. عزيزم تو حرم آقا امام رضا کلی برای شما و ورودت دعا کردم از خدا خواستم که ما رو ياری کنه تا شما رو خوب و درست تربيت کنم. خيلی سفر خوب و لذت بخشی بود. مامان نسرين و بابا رضا هم کلی زحمت کشيدن و کل فاميل رو دعوت کردن تا همديگر رو ببينيم، عزيز دلم حسام کوچولو هم خيلی با نمک و خوردنی شده و بسيار باهوش و کنجکاوه، وقتی اون رو می ديدم همش خدا خدا می کردم که شما زود بيای تو دل مامانی و من و بابا رو شاد کنی. نفس من اميدوارم خيلی خيلی خوب و با ايمان و خدا ترس باشی و مايه آبروی امام زمانت بشی، دعا می کنم که هر وقت لايق مادر شدنم خدا به من فرزندی عطا کنه.ماچ

راستی روز 15 خرداد اميرعلی کوچولو (پسر خاله ريحانه) به دنيا اومد، خوش قدم باشه ايشالالبخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله مریم
18 خرداد 92 23:45
زیارت قبول عزیزم...