بالاخره سونوی ان تی
هستی مامان سلام
امروز صبح به همراه مامان جونم و بابایی رفتیم سونوی ان تی. (البته دلیل همراهی این دو عزیز استرس شدید مادر شما بود ) من رفتم داخل اتاق و عملیات سونگرافی آغاز شد. خانم دکتر نظری همه جنبه ها رو بررسی کردند و یه سری عدد گفتن و من فقط با تصویر تو عشق می کردم و تو دلم باهات حرف می زدم. بعد هرکاری کردیم شما نی نی گرامی اصلا و ابدا نچرخیدی! من به راست خوابیدم، به چپ خوابیدم، نفس عمیق کشیدم، سرفه کردم ولی انگار نه انگار خانم دکتر گفتند که برم و یه چیز شیرین بخورم. منم با نگرانی اومدم بیرون و ظرف خرمایی که همراهم بود رو درآوردم و دو سه تا خوردم که برق رفت مونده بودیم چه کنیم یه عده ای رفتند ولی به پیشنهاد بابایی و مامان ما نشستیم و خدا رو شکر برق بعد از نیم ساعت اومد و من رفتم داخل و این دفعه به گفته خانم دکتر حسابی چرخ می زدی دکتر پشت گردنت رو هم چک کردند و یک بار دیگه ان تی رو اندازه گرفتند که خدا رو شکر همه چی خوب بود.
خدایا به خاطر همه نعمتات شکر، من گنهکار کمترین لایق هیچ چیز نیستم و تو همیشه منو شرمنده لطف و رحمتت می کنی. خدایا به خاطر فرزندم هزاران بار شکر. به خاطر نعمت مادر شدن هزاران بار شکر، به خاطر همه چیز شکر. عاشقتم خدااااااااااااااااااااااا.
عشق مامان خیلی دعا کن برامون، منم امیدوارم باقی این راه خوب و شاد سپری بشه و تو سالم و صالح باشی.
پ ن: نتیجه سونو ان تی:
طول CRL: پنجاه و نه میلی متر
ضخامت NT: برابر 1.5 میلی متر
ضربان قلب با ریت 151
پلاسنتا در جداره قدامی