شيرخواره حسينی
فرزند حسینیم سلام
همان گونه که وقتی پارسال محرم خدا تو را به ما عطا کرد و من تو را نذر راه آقا کردم تا خادم راهش باشی و در قیامکش یاریش کنی نذر کردم تو را در مراسم شیرخوارگان ببرم و خدا را شکر این توفیق حاصل شد. روز ششم محرم به همراه مامان سیمین به مصلی رفتیم و تو و هم سالانت بار دیگر با حسین (ع) و فرزندانش بیعت کردید و عهد بستید که فرزند غایبش را یاری کنید تا هر چه زود تر بیاید و این دل تنگی ها پایان پذیرد. امیدوارم سر عهدت با امام زمانت بمانی فرشته کوچولوی خودم و مرا نزد امام رو سفید نمایی.
شب قبل از مراسم برایت سر بند سبز دوختم و لباس سفید خریدم. در تمام طول مراسم آرامش عجیبی داشتی و ذره ای اذیت نکردی. در آن فضا حس خوبی داشتی خدا را شکر.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی