ريحانهريحانه، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

مادری می کنم...

زمان چه زود می گذرد!

1392/4/8 11:32
نویسنده : مامان
85 بازدید
اشتراک گذاری

عزيز دلم نفسم سلام

چند روزيه چيزی ننوشتم البته اتفاق خاصی نيفتاده که بنويسم برات. گلکم رفتم دندان پزشکی دندانهامو چک کرد شکر خدا سالم سالم بود، فقط دکتر گفتن يه کاری انجام ميديم که در دوران بارداری دچار پوسيدگی نشن و البته به اصرار بابای مهربون شما اين کار رو انجام دادم (اسم اين کار Fissure cealant استخجالت)

چهارشنبه اين کار رو انجام دادم و اين هفته هم برای جرم گيری می رم پيش دکتر. ديشب خونه مامان سيمين جون اينا بوديم، مامان، پيمان و سارا و مريم و رضا رو پاگشا کرده بودن و کلی خوش گذشت و جای تو بسيار خالی بود.زبان عزيزم زمان مثل برق و باد ميگذره. من از اول ماه رجب کلی برنامه ريزی کرده بودم تا برای مقدمه ورود شما هزار تا کار انجام بدم که فقط به نصفش رسيدم. هنوز کلی قرآن نخونده و روزه نگرفته دارم. البته بابايی مثل هميشه تو معنويات از من جلو تره و اين ده روز که من به علت داروهام نتونستم روزه بگيرم بابایی گرفتن و برای تو کلی دعا کردن. من هر روز ميام سر کار و دارم سعی می کنم جايگاهم رو تو شرکت بدست بيارم و يه مامان قوی و مستقل باشم. تو هم برام دعا کن تا بتونم در کنار حفظ دينم در اجتماع هم نقش موثری داشته باشم. به اميد روزی که تو در من درحال رشد باشیلبخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله مریم
16 تیر 92 10:33
پس من چرا این کارو نکردم ایا دندان های من پوسیده میشود؟ ایا بی دندون میشوم؟؟ انشالله نی نی زود میاد و تندی رشد میکنه. راستی این ایام خیلی التماس دعا